چرا جبهه النصره تروریستهای قفقازی را سرکوب کرد؟

در طول روزهای گذشته خبرهای متعددی در مورد جنگ میان کفتارهای وابسته به سازمان امنیت ترکیه در شمال سوریه منتشر شد. جایی که جبهه النصره به بهانه حضور عناصر داعش اقدام به حمله به جبل ترکمان کرد و جنگی محدود میان شاخههای مختلف القاعده درگرفت. در این درگیری گروهک اجناد الشام به سرکردگی مسلم چچنی و بردارش موسی چچنی و همچنین ابوفاطمه الترکی ناچار به ترک منطقه شدند و ارتفاعات جبل ترکمان به صورت کامل به اشغال تروریستهای جبهه النصره درآمد.
در مورد چرایی این اتفاق، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد و هر کسی از یک دیدگاه به آن مینگرد اما بر آن هستیم تا چند موضوع محوری که به آن اشاره شده را بررسی کنیم. نخست موضوع حضور تررویستهای داعش در کنار عناصر قفقازی و ترکتبار در جبل ترکمان است. جبهه النصره تصاویر بسیاری را از گروهی موسوم به کتیبه المنصوره منتشر کرد که تقریبا اعضای آن عناصر فراری داعش بودهاند. اگر این تصاویر را قبول کنیم به این نتیجه میرسیم که جبهه النصره در این مورد حق داشته که به ابومسلم چچنی و برادرش فشار وارد کند.
نکته دوم به فشار روسیه بر ترکیه برای انهدام ساختار نظامی تروریستهای قفقازی اشاره دارد. به نظر میرسد استدلال این عده بر دیدار ماه گذشته اردوغان با رئیسجمهور روسیه در سوچی است که پوتین از اردوغان خواسته تا برای حسن نیت هم که شده، تشکیلات این گروهکها را در شمال سوریه جمع کند و از آنجایی که اردوغان سابقه بسیار درخشانی در آدمفروشی دارد برادران ترکتبار و تروریستش را که برای یک دهه برای او جنگیده بودند و آنها آب و دانه کرده بود، به جولانی فروخت و مجوز حمله به آنها را صادر کرد.
نکته سوم اما به فشار مشترک نیروهای متحد باز میگردد. گفته میشود پس از آنکه متحدین تصمیم گرفتند تا با حمله به بزرگراه حلب لاذقیه شرایط تردد در آن را فراهم کنند، اردوغان برای جلوگیری از این مساله تن به دادن امتیاز شد و آن نیز سرکوب گروههای مخالف با بازگشایی این مسیر بود که همواره اقدام به نصب بمب و کمین در آن کرده و اجازه بازگشایی آن را نمیدهد – البته این موضوع بهانهای بیش نیست و خود ترکها در این مورد دروغ میگویند – به همین دلیل با حمله جبهه النصره به جبل ترکمان و راندن این گروهکها برای جلوگیری از حمله احتمالی موافقت کرد.
چهارمین موضوع به سیاست ترکیه در مناطق تحت اشغال تروریستها باز میگردد. گفته میشود سازمان امنیت ترکیه به این نتیجه رسیده که در سه منطقه ادلب، شمال حلب و شمال رقه و الحسکه باید فرماندهی متحد شکل بگیرد و همه نیروها از یک فرماندهی دستور بگیرند تا دچار شکست سریع نشوند. از آنجایی که مسلم چچنی و افرادش تحت فرمان جبهه النصره نبودند، به دستور مستقیم ترکیه آنها از این منطقه تارانده شدند تا ادلب، بخشهایی از لاذقیه و بخشی از غرب حلب که در اشغال جبهه النصره است، به فرماندهی یکپارچه برسد.
پاکسازی ادلب از تروریستهای مورد حمایت ترکیه قطعی و در انجام آن هیچ تردیدی نیست
اما به باور نگارنده، مساله فراتر از این موارد است. این مسائل و موارد شکلی ظاهری داشته و نمیتواند نهایت امر را نشان بدهد. همه میدانند که پاکسازی ادلب از تروریستهای مورد حمایت ترکیه فقط مساله زمان است و در انجام آن هیچ تردیدی نیست. هدف اصلی ترکیه از فراری دادن تروریستهای قفقازی و ترکتبار مستقر در کوهستانهای ادلب جمع کردن دوباره آنها در ترکیه به منظور گسیل آنها به ماموریت جدید است. بر این اساس، تا زمانی که این سازمان رزم این عناصر منهدم نشود، حاضر به ترک منطقه محل حضورشان نخواهند شد و به همین دلیل نیاز بود تا فراری داده شوند.
در واقع، اردوغان قصد دارد این عناصر تروریستی را به قفقاز گسیل کند. به قره باغ، چچن، گرجستان و حتی آسیای مرکزی و افغانستان. او باوجود مشکلات بسیار زیاد اقتصادی و نارسایی در سیاست داخلی و مخالفت شدید احزاب مختلف ترکیه همچنان سیاست تجاوز و جنگ با محوریت استقرار تروریستها را ادامه میدهد. در این زمینه باید نهادهای امنیتی و اطلاعاتی مسیر رفت و آمد و مقصد نهایی این تروریستها را رصد کنند که قرار است در چه منطقهای مستقر شوند. درک این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که رئیسجمهور ترکیه دارای شخصیت درستی نیست.
شاید مایل بودید مطالعه کنید :
- بن سلمان و بن زاید؛ رفیق یا رقیب؟
- روانشناسی بقا آمادگی ذهن برای موقعیت های سخت
- راهبرد جدید آمریکا برای شبه جزیره موشکی/کره شمالی قدرتمند تر از گذشته
- برسی ابعاد درگیری مستقیم نیروی دریایی سپاه و ناوگروه آمریکایی در دریای عمان
به باور من، نقشآفرینی تروریستهایی که توسط اردوغان و با پول ترکیه در طول این سالها پرورش داده شدند به زمان محدودی ختم نخواهد شد و اگر برخورد جدی با آنها صورت نگیرد میتواند تاریخ خونینی را برای منطقه رقم بزند. ترکیهی اردوغان مجری منافع ملی مردم این کشور نیست، بلکه یکی از مهرههای بازی انگلیسیها برای بازیابی قدرت خود در قرن ۲۱ است./محمد حسن جعفری