دکترین نظامی روسی «عملیات تهاجمی عمیق»
نظریه عملیات عمیق در مقابل نظریه Blitzkrieg است.
که یک دکترین نظامی است که در آن یک حمله غافلگیرانه با استفاده از تمرکز نیروی سریع و عظیم که ممکن است از ترکیبهای زرهی و موتوری یا مکانیزه پیاده نظام تشکیل شده باشد، انجام میشود.
نظریه عملیات عمیق”Глубокая операция, glubokaya operatsiya” یک نظریه جنگ کوتاه مدت است که توسط نظریه پردازان نظامی شوروی در دهه 1930 ارائه شد. ظهور آن به دلیل تغییرات اساسی در ساختار نیروهای مسلح اتحاد جماهیر شوروی و تجهیز آنها به انواع جدید سلاح امکان پذیر شد. ماهیت این تئوری در ضربه زدن به تمام عمق ماهیت دفاعی دشمن، شکستن و سرکوب مقاومت دشمن در چندین حوزه و به حرکت در آوردن واحدهای مکانیزه زرهی بسیار متحرک برای رسیدن به موفقیت گسترده تاکتیکی است البته که این تئوری وابسته به موفقیت واحد های عملیاتی است.
استفاده گسترده از تئوری عملیات عمیق در نبرد خالخین گل
نبرد “خالخین گل” سلسلهای از درگیریهای نظامی بود که مهمترین نبرد در طول جنگهای مرزی شوروی و ژاپن میان امپراتوری ژاپن و مانچوکوئو در برابر اتحاد جماهیر شوروی و مغولستان در سال ۱۹۳۹ میلادی به حساب میآید.
این نبرد به واسطه رود خالخین که در نزدیکی محل وقوع آن قرار داشت به نبرد خالخین گل معروف شدهاست.
تئوری عملیات عمیق که به طور گسترده توسط ارتش سرخ در خلخین گل، در جنگ های بزرگ میهنی و شوروی-ژاپن استفاده شد. تئوری عمیق آغاز دکترین نظامی جدیدی در سطح جهانی و در سالهای پس از این جنگ، تأثیر تعیین کننده ای بر توسعه تعدادی از مفاهیم نظامی تنظیم شده برای استفاده از ابزارهای مدرن جنگ، داشت.
در این میان، استراتژی های نظامی دیگری مثل «عملیات هوایی-زمینی» که توسط متخصصان ارتش ایالات متحده توسعه یافته است یا «مبارزه با ردههای دوم» ارتشهای بلوک ناتو در کنار «عملیات عمیق» مطرح میشود
تاریخچه نظریه عملیات عمیق
منشا نظریه عملیات عمیق به اواخر دهه 1920 برمی گردد.ولادیمیر کیریاکوویچ تریاندافیلوف اولین فرمول تقریبی نظریه “عملیات عمیق” را در سال 1926 در اثر خود “گستره عملیات ارتش های مدرن” ارائه کرد. این نظریه شامل نفوذ گسترده در جبهه دشمن تا عمق عملیاتی با در نظر گرفتن قدرت ابزار دفاعی، که برای عملیاتی شدن آن به یک ارتش سرکوبگر قدرتمند نیاز است. تریاندافیلوف ابزار اصلی سرکوب و دستیابی به موفقیت را توپخانه میدانست، و توپخانه سنگین ذخیره فرماندهی را ابزار اصلی.
تریاندافیلوف سه سال بعد در کتاب “ماهیت عملیات ارتش های مدرن” که در سال 1929 منتشر شد، به توسعه نظریه “عملیات عمیق” ادامه داد. در آن، به عنوان بخشی از عملیات عمیق، به “نفوذ عمیق به مواضع دشمن” و “جهش های عملیاتی بزرگ” نوشت.
او معتقد بود باید سواره نظام و واحد های متحرک زرهی و غیر زرهی را به طور موثر در میدان نبرد و خارج از ان استفاده کرد. در نتیجه «تانک های جدید نه تنها باید در یک حمله نسبتا زودگذر، همراه با پیاده نظام در نبرد، بلکه در تمام مراحل تعقیب دشمن و حتی خارج از میدان نبرد نیز در کنار پیاده نظام باشند
در سال 1931، تریاندافیلوف گزارشی تحت عنوان “مسائل اصلی تاکتیک و هنر عملیاتی در ارتباط با بازسازی ارتش” را به ستاد کل ارتش سرخ ارائه کرد
در 20 آوریل و 20 می 1932، شورای نظامی انقلاب گزارش “تاکتیک و هنر عملیاتی ارتش سرخ در مرحله جدید” را برسی کرد.
بر اساس این گزارش، دستورالعمل های موقتی برای برسی عملیاتی شدن نظریه عملیات عمیق ارائه شد که در فوریه 1933، پس از تصویب کمیسر خلق در امور نظامی و دریایی، برای نیروها ابلاغ شد.
میخائیل نیکلایویچ توخاچفسکی”Mikhail Nikolayevich Tukhachevsky” نقش مهمی در توسعه تئوری “عملیات عمیق” ایفا کرد.
او در مقالهای درباره کتابچه راهنمای میدانی جدید ارتش سرخ در سال 1934 (PU-34)، از کسانی انتقاد کرد که استدلال میکردند “تانکها فقط به عنوان وسیلهای برای پشتیبانی مستقیم از پیاده نظام اهمیت دارند.” او به طور منطقی خاطرنشان کرد که “وسایل تهاجمی یا سرکوبگر، که شامل تانک ها، هواپیماها، مواد شیمیایی می شود، به مهارت بسیار زیادی در سازماندهی تعامل آنها نیاز دارد.” توخاچفسکی خواستار تمرین “تعامل سخت و کامل بین پیاده نظام، تانک ها و توپخانه” شد. وی تاکید کرد: وظیفه تانکهای دوربرد نفوذ به پشت نیروهای دفاعی اصلی، انهدام امکانات قوای ذخیره و مقرها، انهدام گروههای اصلی توپخانه و قطع راه فرار برای نیروهای اصلی دشمن است.
تشکیل سپاه مکانیزه در ارتش شوروی
در مارس 1933، یک ساختار سازمانی و ستادی برای واحدهاو تشکیلات تانکی ایجاد شد. سپاه مکانیزه در ارتش سرخ ظاهر شد، متشکل از :
- تیپ های مکانیزه
- تیپ های تانک ذخیره فرماندهی عالی
- هنگ های مکانیزه در سپاه سواره نظام
- گردان های تانک در بخش های تفنگداران
این به نوبه خود نظم نبرد ارتش سرخ را کاملاً تغییر داد. بنابراین، به عنوان مثال، عمق دستور نبرد یک لشکر در دفاع به 10 کیلومتر، عرض جبهه – از 6 تا 12 کیلومتر رسید.
این نظریه در نهایت توسط ارتش سرخ پذیرفته شد و در کتابچه راهنمای میدانی سال 1936 و پیش نویس کتابچه راهنمای میدانی در سال 1939 گنجانده شد
طرز حرکت نیروهای روس در عملیات های تهاجمی با استفاده از استراتژی “عملیات عمیق”
مطابق با مفهوم “عملیات تهاجمی عمیق” اتخاذ شده در ارتش سرخ، نقش نیروی ضربت به سپاه مکانیزه واگذار شد.
ایده اصلی این تئوری ضربه زدن به تمام عمق دفاع دشمن با استفاده از توپخانه، هواپیما، نیروهای زرهی و نیروهای تهاجمی هوابرد به منظور شکست کل گروه عملیاتی دشمن است در جریان یک عملیات عمیق موفق، دو هدف به دست می آید موفقیت در جبهه دفاعی دشمن با حمله همزمان به تمام عمق تاکتیکی آن و معرفی فوری گروهی از نیروهای متحرک برای توسعه یک پیشرفت تاکتیکی در امتداد خط مقدم
از نیروهای ضربت در هفت رده استفاده می شود:
- رده اول-هواپیماهای بمب افکن،
- رده دوم – تانک های سنگین،
- رده سوم – تشکیلات تانک های متوسط و سبک،
- رده چهارم – تشکیلات پیاده نظام موتوری و موتور سیکلت.
- رده پنجم – توپخانه اسکورت کالیبر بزرگ
- رده ششم – نیروهای تفنگ با تانک های پشتیبانی.
- رده هفتم – یک رده ویژه یک حمله هوایی بود.
منابع
- Глубокая операция // Большая советская энциклопедия : [в 30 т.] / гл. ред. А. М. Прохоров. — 3-е изд. — М. : Советская энциклопедия, 1969—1978.
- ↑ Глубокая операция // Военная энциклопедия / П. С. Грачёв. — Москва: Военное издательство, 1994. — Т. 2. — С. 431. — ISBN 5-203-00299-1.
- ↑ 1 2 А. Кокошин. Исторические корни блицкрига
- ↑ 1 2 3 Влияние теории глубокой операции и глубокого боя на разработку основ организации связи накануне Великой Отечественной войны 1941—1945 гг. В. Н. Шептура. Военно-исторический журнал, № 7, 2006. С. 26.
- ↑ Влияние теории глубокой операции и глубокого боя на разработку основ организации связи накануне Великой Отечественной войны 1941—1945 гг. В. Н. Шептура. Военно-исторический журнал, № 7, 2006. С. 29.