پاکستان از همان ابتدای تولد تاکنون با به میراث بردن مشکلات مرزی افغانستان و بریتانیا، با کابل رابطه خوب نداشته و همواره تلاش کرده که با تضعیف همسایه خود، تمامیت ارضی خویش را نجات بدهد.
خط مرزی دیورند که بخش اعظمی از خاک پاکستان را تشکیل میدهد، جزو خاک افغانستان بوده و برای مدت معینی به هند بریتانیایی واگذار شده بود، اما پس از شکست بریتانیا و استقال هند که از بطن آن کشور پاکستان نیز متولد شد، این مشکلات به کشور تازه تاسیس انتقال یافت.
اما نقش مخرب پاکستان در قبال افغانستان پس از کودتای هفت ثور سال 1357 خورشیدی و سپس اشغال کشورمان از سوی شوروی سابق، وارد فاز جدیدی شده و به اسلامآباد اجازه داد که علناً در امور افغانستان مداخله کرده و تا امروز به مداخلاتش ادامه بدهد
پاکستان زمانی که متوجه شد که نهاد دولت مرکزی در افغانستان تضعیف شده و اشغال کشور از سوی شوروی، مشروعیت نظام و حکومت را در نزد ملت افغانستان از بین برد. روی همین خلاء پاکستان توانست که با بسیج هستههای مردم بر ضد دولت کمونستی، هم زمینه مداخلات بعدی خود را فراهم کند و هم با استفاده از کمکهایی که از سوی جهان به نام مردم افغانستان میشد، به نو سازی ساختارهای نظامی و از جمله آی اس آی بپردازد.
پس از سال 1357 خورشیدی، پاکستان زیر سلطه جنرال ضیاءالحق که خود یک افراطگرای مذهبی بود و به تازگی ذوالفقار علی بوتو را اعدام کرده بود، با طرح راهبرد مداخله در امور افغانستان و تضعیف همیشگی نهاد دولت مرکزی، از یک طرف همسایه مدعی خط دیورند را سرجایش بشناند و از جانب دیگر توهم مداخله هند را از طریق افغانستان برگ و بار بدهد.
پاکستان تاکنون توانسته دست کم دو بار قوای مسلح ملی و منظم افغانستان را نابود کند، با حمایت از حکمتیار و راکت پراکنیهایش کابل را به ویرانه مبدل بسازد و دست کم 60 هزار باشنده کابل را به خاک و خون بکشاند، سپس از جنبش طالبان حمایت کرده و دولت اسلامی استاد ربانی را که نمیخواست به اسلامآباد وابسته باشد، نابود کرده و برای پنج سال افغانستان را به گروگان بگیرد
بعد، با ناتو و امریکا در اشغال افغانستان همراه شده و بیست سال گذشته را هم در همراهی ناتو و اشغالگران سپری کرده و هم از از مخالفان مسلح دولت افغانستان حمایت کرد. پاکستان برای بار دوم توانست قوای مسلح افغانستان و نظام این کشور را در 24 اسد سال جاری با استفاده از ماشین جنگی نیابتی خود را نابود کرده و نگذارد که دولت مرکزی و نظام قانونی و مشروع در افغانستان شکل بگیرد.
هم اینک گمانه زنیهای زیادی وجود دارد که پاکستان نمیگذارد تا طالبان به یک دولت فراگیر، وحدت ملی، توسعه، رفاه، رشد اقتصادی و آرامش و ثبات با تمام اقوام و جریانهای سیاسی کشور برسند و تلاش دارد که یک جناح وابسته و تحت تعقیب بینالمللی را در میان طالبان برجسته سازد تا به مقصود خویش برسد، سفر جنرال فیض حمید رییس پیشین آی اس آی در نخستین روزهای سقوط کابل به این شهر و عکس انداختن در هوتل کابل سرینا در همین زمینه قابل تفسیر است.
با توجه به این مسایل، در یک سخن کوتاه اگر نقش پاکستان را در افغانستان تعریف کنیم، باید بگوییم که نقش اسلامآباد در چهاردهه اخیر در افغانستان، در یک دست تسبیح و در دست دیگر تلوار بوده